(بسم الله الرحمن الرحیم)
خلاصه پروتکل های ۲۴ گانه یهود را در زیر میتوانید مطالعه بفرمایید
(در مطالب بعدی متن کامل پروتکل ها رو میتونید ببینید)
پروتکل اول:
حق با زور است. آزادی ایده ای بیش نیست. الفبای سیاست عبارت است از: اختلافات حزبی، استبداد مطلق در حکومت، رواج مشروبات الکلی، کهنه پرستی و تباهی اصول و قواعد.
پروتکل دوم:
شالوده های تفرق یهود: جنگ های اقتصادی، حکومت های ظاهری و مشاوران مخفی مانند دولت آمریکا.
پروتکل سوم:
افعی، نماد یهود که مفهوم آن عبارت است از: اختلال در معیارهای شرعی و قانونی کشورها، ترور و وحشت در کاخ ها و حکومت ها، حمایت از پارلمان ها و سخنرانان و نویسندگان پرحرف و کم کار، سو ءاستفاده از قدرت، بردگی اقتصادی، تاجگذاری و حکومت پادشاهان حاکم (یهود) بر سراسر جهان.
پروتکل چهارم:
مراحل مختلف یک حکومت جمهوری از دید یهود: آزادیخواهی توسط عوامل یهود، رقابت اقتصادی بین المللی، نقش سفته بازی ها و زرپرستی که نتیجه ی آن را در پروتکل پنجم می بینیم.
پروتکل پنجم:
راه های ایجاد یک حکومت مرکزی مقتدر یهودی: گرفتن زمام قدرت با حربه ی آزادیخواهی، تأثیر فراوان انتقاد و عیب جویی در تخریب و ویرانگری اندیشه ها به وسیله ی فن مخرّب سخنوری.
پروتکل ششم:
انحصار و وابستگی ثروت کشورها و بیرون آوردن ثروت های مستغلاتی (زمین) از دست دولت ها، تجارت صنعت و بورس بازی، رواج عیاشی و تجمل پرستی، افزایش دستمزدهای کارگری و گران کردن مایحتاج عمومی و ترویج عوامل هرج و مرج و میگساری.
پروتکل هفتم:
مسلح شدن یهود جهت دفاع و حملات شدید، سرکوب قیام ها توسط عوامل، برافروختن جنگ های محدود و منطقه ای یا جهانگیر، رازداری رمز موفقیت سیاست ما (یهود)، استفاده از مطبوعات و افکار عمومی، استفاده از قدرت های عواملی مانند آمریکا، چین، ژاپن و دولت های دیگر.
پروتکل هشتم:
به کارگیری حقوق قانونی بصورت مبهم و گمراه کننده توسط دستیارانی از مرکز صهیونیست در مدارس و در میان فارغ التحصیلان سطح بالای علمی، اقتصاددان ها و میلیونرها، صاحبان پست های بزرگ و حساس در حکومت ها.
پروتکل نهم:
پیاده کردن اصول آزادیخواهی آن طور که ما در تعلیمات خود به ملت ها می آموزیم، از بین بردن مفهوم و اندیشه ی یهودستیزی با استفاده از ابزار دیکتاتوری، ترور و وحشت توسط خدمتگزاران ما، ایجاد فرضیه های دروغ و به راه انداختن جنبش های سرّی و لانه های مخفی با استفاده از شور جوانان ناآگاه.
پروتکل دهم:
نمای بیرونی صحنه ی سیاسی یهود: وعده های تو خالی انقلاب و آزادی، از بین بردن اعتماد به نفس توسط رهبران دست نشانده و منتشر کردن میکروب بیماری های اخلاقی و زشتی های آزادیخواهی.
پروتکل یازدهم:
برنامه های قانون اساسی جدید در حکومت ها و انقلاب های نوین توسط عوامل ما، نمای بیرونی آزادی در حکومت ها است.
پروتکل دوازدهم:
تسلط بر مطبوعات و بنگاه های خبرگزاری، ترقی در قاموس یهود، همبستگی در مطبوعات به صورت زنجیره ای، دامن زدن به خواست های مردم در اطراف شهرها وروستاها و افشای خطای حکومت ها.
پروتکل سیزدهم:
نیاز به مسائل سیاسی و صنعتی و تفریحات و سرگرمی ها مانند نیاز انسان به نان روزانه است.
پروتکل چهاردهم:
یهودیت دین آینده: شکل های آینده ی بردگی در قالب دین پوشیده و ناشناخته خواهد بود.
پروتکل پانزدهم:
قیام یهود کودتایی که جهان آینده را فراخواهد گرفت، اعدام سرنوشت آزادیخواهان و حتی دست نشانده های ما، یهود مظهر پدر در حکومت های جهان، پادشاه اسرائیل همان پدر جهان است.
پروتکل شانزدهم:
از بین بردن و عقیم کردن برنامه های آموزشی دانشگاه ها، جایگزین کردن تعالیم و راهبردهای ما بوسیله ی قدرت تبلیغ در مراکز علمی، حذف آموزش آزاد به منظور فراری دادن نظریات نوین (استقلال فکر.)
پروتکل هفدهم:
وکالت قضایی تنها از آن ماست که با نفوذ روحانیون دست نشانده به نام آزادی وجدان با از میان برداشتن حکومت پاپ و جایگزین کردن پادشاهی یهود در مبارزه با کلیسای فعلی انجام می شود.
پروتکل هجدهم:
اندیشه ی تدابیر دفاعی مخفی، زیر نظر داشتن توطئه ها از داخل و خارج، تدابیر دفاع علنی با به دست آوردن ابزار جنگی هرچند مخالف جهان باشد، ایجاد گارد مخفی پیرامون پادشاه یهود، از بین بردن صبغه ی مذهبی حکومت ها بر دین یهود، دستگیری، زندان و اعمال فشار با کمترین شبهه.
پروتکل نوزدهم:
اندیشه حق ملت ها در ارائه ی شکایات و پیشنهادها در جامعه که همان آشوب سیاسی در حکومت ها است.
پروتکل بیستم:
برنامه ی مالی یهود: مالیات تصاعدی، خزانه داری کل و اسناد وام با بهره، کاهش سطح دستمزدهای کارگری، وام های دولتی و انتشار اوراق با ربح درصدی (ربا).
پروتکل بیست و یکم:
قرضه ی داخلی، دیون و مالیات ها، تبدیل دیون به دیون تلفیقی، ورشکستگی بانک های پس انداز و درآمد (قرض الحسنه)، حذف ارزش های صنعتی.
پروتکل بیست و دوم:
اسراری که در آینده معلوم خواهد شد، با عمل به پروتکل بیست و یکم، بدهی های دولت ها و شالوده ی آینده خوب برای ما به شمار می روند.
پروتکل بیست وسوم:
بیکاری صنعتگران، از بین بردن ممنوعیت باجگیری و مشروبات الکلی برای از بین بردن جوامع و ادیان پیشین غیر یهود و احیای برگزیده ی خداوند که همان حکومت یهودیت است.
پروتکل بیست و چهارم:
تلاش ما در تثبیت و تقویت سلاله ی پادشاه داوود که به یهود ختم می شود، تربیت و آماده کردن پادشاه برای حکومت و تخت و کنار زدن وارثان غیر شایسته هرچند از تبار داوودی باشند. فقط پادشاه و دستیاران سه گانه ی او حاکمان جهان و تعیین گر سرنوشت امت یهود هستند، در واقع تلاش ما بر آن است تا پادشاه یهود را از هر عیبی مبرّا داریم.
پروتکلهای دانشوران صهیون برای نخستین بار اندکی پس از جنگ جهانی اول از زبان روسی به انگلیسی ترجمه شد و با وجود آن که چهل و هفت سال از زمان برملا شدن آن می گذرد هنوز این سه واژه مفهوم روشنی در ذهن ندارد. حتی در میان سیاست پیشهگان، شمار بسیار اندکی هستند که از مفهوم پروتکلها و مقاصد جهنمی آن اطلاع کافی داشته باشند. میزان آگاهی روزنامهها و نشریات از پروتکلها نیز متفاوت است. بسیار اندکند روزنامهنگاران و دستاندرکاران مطبوعاتی که این تصمیمات سری یهود را با هوشیاری بررسی کرده، آنها را کاملاً شناخته و به سرچشمههای آن در تلمود ، که تا به امروز حدود18 قرن از آغاز وضع آن و حدود 14 قرن از زمان تکامل آن در قرن های چهارم و پنجم میلادی در بغداد میگذرد، راه یافته باشند. آرای عمومی جهان، اعم از خواص و عوام، نیز وضعیتی بهتر از تودهی نشریات ندارد. این همه در حالی است که در چاپ هشتاد و یکم- 1985- متن انگلیسی کتاب استیلا بر جهان از طریق یک حکومت جهانی یا پروتکل های دانشوران صهیون، آمده است که تاکنون بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب به زبان انگلیسی، به فروش رسیده است.
از سال 1948 به بعد همواره اخبار جنایات وحشیانه و خونین یهود در فلسطین همچون کشتار دیر یاسین، طبریا، ناصرالدین، قبیه، غزه، نحالین و دیگر فجایعی را که این قوم، در محدودههای متفاوت اما همگی برخاسته از روحیهی توحّش و بیبندوباری اخلاقی، مرتکب میشوند، تکرار میکنیم، لیکن برای پرده برداشتن از راز وحشتناک نهفته در روحیهی یهودی – صهیونی و انگیزهی آن، کمتر به عمق موضوع توجه کردهایم، اگر بخواهیم به این راز که یهودیان نسل اندر نسل برای یکدیگر به ارث گذاشتهاند، پی ببریم باید پروتکلهای دانشوران صهیون را بخوانیم؛ چرا که در آن خبرهای یقین آوری است.
صهیونیسم پوشش خارجی یهودیت جهانی است.
صهیونیسم، فراماسونری و یهودیت جهانی هر سه یک چیز است.
یهودیت جهانی یک حرکت سری جوشیده از تلمود است. این کتاب هولناک در اصل چند مجلد بیشتر نبود، اما از هشت قرن پیش به 12 مجلد افزایش یافت، و امروزه به زبان انگلیسی شامل 36 جلد در قطع وزیری می شود.
تلمود انبار شرارتهای یهود است و کار تألیف آن حدود دو قرن پس از جمع آوری اسفار تورات آغاز شد.
از بیست و دو قرن پیش، پس از جمعآوری اسفار و رواج آن و بازگشت از بابل، باب تورات بسته شد و تلمود با افسانهها و اساطیر عجیب و غریب خود بر تورات فائق آمد و آن را تحت الشعاع خویش قرار داد. همهی بذرهای ناپاک و ناپاکی در تلمود است. از معدود محققان و پژوهشگران که بگذریم بقیهی آنها هنوز در این باره، بجز همان اندک اطلاعاتی که به نحوی رو شده است، چیزی نمیدانند.
کسانی که در دهه ی پایانی سدهی گذشته پروتکل ها را پدید آوردند، روحیهی خونریزی و وحشیگری را برای اجرای قانون اساسی پروتکلها از کتاب وحشتناک تلمود گرفتند.
ببینید چگونه این رشته های نامرئی امتداد می یابد.
اگر پروتکلها را کاملاً بشناسید تا حد زیادی به اخلاق تلمودی یهودیان صهیونیست پی خواهید برد. تنها این نقطه، و نه هیچ نقطه ی دیگری است که باید با یک ذهنیت جدید، شناخت اخلاق تلمود و یهود را آغاز کنیم.
پروتکلها، برنامه ای است که سرمایهداران و اقتصاد دانان یهود برای ویران کردن بنای مسیحیت، قلمرو پاپ و دست آخر اسلام آن را تنظیم کردهاند. یهودیان صهیونیست معتقدند که بعد از این ویرانی که به گفته ی اصحاب پروتکل ها طی صد سال، یعنی پیش از سال 1997 عملی می شود، آنها بر جهان استیلا خواهند یافت، و سلطنتی یهودی – داودی برقرار خواهند کرد که با تدابیر و امکانات خود به یهودیان، با آن که اقلیتی ناچیز هستند، امکان خواهد داد تا بر تمام جهان مستبدانه حکومت کنند و هیچ دینی، نه مسیحیت و نه اسلام، در کنار آیین یهودی – تلمودی باقی نخواهد ماند و تمدن فعلی نیز بکلی نابود خواهد شد.
از چگونگی رسیدن به این هدف در پروتکلها به تفصیل سخن رفته است.
یک چنین رؤیای جهنمی و اهریمنی تاکنون به ذهن هیچ فرد یا گروهی از بشر خطور نکرده است. اسرائیل، این دولت ساختگی در سرزمین اشغالی فلسطین، چیزی نیست مگر پوشش خارجی یهودیت جهانی.
سه واژهی پروتکلهای دانشوران صهیون روی هم رفته عبارتی را تشکیل میدهند که هم ظاهر و هم مفهوم آن برای ما بیگانه است. درست است که حروف آن از حروف الفباست اما مؤدای آن پیچیده و غامض است. این عبارت بیشتر به مسافری غریب میماند که وقتی صحبت میکند چیزی از حرفهایش نمیفهمیم و چون به لباسهایش نگاه میکنیم آن را با پوشش خود متفاوت میبینیم و قیافهاش ویژگیهای خود را دارد که او از ما متمایز میسازد. بنابراین، لازم است دربارهی پروتکلهای دانشوران صهیون کمی توضیح دهیم.
1. پروتکل
واژهی پروتکل (1) چندین معنا دارد؛ مانند پیش نویس قرارداد یا معاهده و یا سند به مفهوم رسمی آن در بین دولت ها که از سوی گروهی صاحب منصب به امضا رسیده باشد. همچنین در «تشریفات» به معنای قواعد سلوک و رسوم و عرف های دیپلماتیک و فرمول های رسمی اسناد دیپلماسی و صورت جلسات فرمول هایی است که اسناد بر آنها مبتنی می باشد. بیش از بیست سال است که این واژه در میان عرب ها نیز کاربرد پیدا کرده است؛ مثل «پروتکل اسکندریه» یا «میثاق اسکندریه» که اتحادیه ی کشورهای عرب بر اساس آن شکل گرفت.
اما مقصود از این واژه در عبارت پروتکلهای دانشوران صهیون فرمولی است که تصمیمات باند معروف به دانشوران به وسیلهی آن تدوین شد. بنابراین به جای کلمهی پروتکلها میتوان واژهی «تصمیمات» را به کار برد و معنای هر دو کلمه یکی است، منتها چون در تمام زبان های خارجی که در مسائل یهود به تحقیق پرداخته اند، عمده کلمهی پروتکل ها به کار رفته است لذا ما هم ترجیح دادیم که به پیروی از آنها این واژه را به کار گیریم.
2. دانشوران
کلمهی دانشوران (Learned elders) نیز در اینجا به معنای شیوخ و رهبران دینی یهود است. واژهی مذکور به دلیل در هم آمیختن امور پیدا و پنهان و در پرده و بیپردهی یهود، مفهومی گستردهتر از یک مفهوم صرفاً دینی دارد و امروزه متنفذین در سیاست و اقتصاد و صنعت، حزبهای مخفی، حرکتهای ویرانگر، کودتا و برکنار کردن سلاطین، پیمانشکنی، نیرنگبازی، آدمکشی، ترور، توطئه و… همهی اینها را در بر میگیرد. این کلمه از واژهی خاخام یا ربی و یا ربانی (2) سرچشمه میگیرد، اما در پروتکلهای دانشوران صهیون به معنای یک باند و گروه مخفی از بزرگان یهود است که در اثنای انقلاب فرانسه موجودیت مخفی خود را تجدید کرد، و در نیمه ی سدهی گذشته، در روزگار کارل مارکس به حرکت خود ادامه داد و در ربع پایانی قرن گذشته در روسیه ی تزاری فعالیت خاصی از خود نشان داد و سرانجام در دهه ی اخیر همین قرن، یعنی سال 1897، نخستین کنفرانس صهیونیستی جهانی خود را به ریاست دکتر تئودور هرتزل در شهر بال سوئیس برگزار کرد و در این کنفرانس سری بود که پروتکل ها به وجود آمد، و بلکه از قبل توسط یکی از بزرگان یهود آماده شده بود.
به اعتقاد محققان غربی این شخص آشر گینزبرگ از یهودیان اودسا بوده است که در دنیای نویسندگی یهود به نام مستعار احد هاآم / احد هاعام (یعنی: یکی از مردم) شهرت دارد. نامبرده پس از جنگ جهانی اول برای اقامت به فلسطین آمد و سرانجام پس از حدود 60 سال کار مداوم در راه صهیونیسم، در این سرزمین درگذشت. چنان که از متن پروتکلها بر میآید این مصوبهها به منظور قرائت در چند جلسهی کنفرانس و بحث و تصمیمگیری و تأیید نهایی آنها آماده شده بود که پلیس مخفی تزاری صاعقه وار به کنفرانس یهودی شهر بال هجوم آورد و اوراق آنها را به تاراج برد. از جمله چیزهایی که به دست مهاجمان افتاد اوراق همین پروتکل ها بود.
3. صهیون
و اما صهیون در اصل نام تل یا تپهای است در اورشلیم یا بیت المقدس در زمان یبوسیان (3) این «عمو زادگان اعراب». سکنهی قدیمی آن کنعانیان بودند که بقایایی از آنها تا پایان قرن پنجم یا چهارم ق.م همچنان در بیتالمقدس به سر میبردند. چندین قرن پیش از بنیاسرائیل، اکثریت مردم فلسطین را همین کنعانیان تشکیل میدادند و در قرن پنجم ق. م هنگامی که یهودیان از اسارت بابل بازگشتند بقایای یبوسیان همچنان در شهر و اطراف آن وجود داشتند. بنابراین، چنان که ملاحظه میکنید، واژهی صهیون یک واژهی کنعانی است نه عبری.
هنگامی که داود (ع) در قرن یازدهم ق.م از حبرون (الخلیل) به بیت المقدس نقل مکان داد، کاخ خود را بر فراز این تپه بنا کرد و واژهی صهیون به مرور زمان مفهوم حکومت دینی یهود را به خود گرفت. دلباختگان صهیون یا دوستداران صهیون یک سازمان علنی- مخفی وحشتناک است که در نیمهی دوم سدهی گذشته در روسیه به وجود آمد و در داخل این کشور گسترش یافت، و برای نابودی تزار سیم دست به یک رشته حرکتهای مخفیانه زد. این سازمان در خارج از روسیه نیز شاخههای چندی برای خود ایجاد کرد. چندین دهه پیش از آن که هرتزل مسألهی فلسطین و تشکیل کشور یهودی در آن را مطرح کند، سازمان مذکور به این سرزمین عنایت نشان داده بود. بیشتر یهودیان سرشناس روسیه به این تشکیلات پیوسته بودند. برای مثال پدر وایزمن، کیش، بن گوریون، بنتویچ (4)، سوکولوف نویسنده کتاب تاریخ صهیونیسم و دیگران همگی از اعضای فعال سازمان یاد شده بودند. این سازمان بیرحم و خشن نخستین سازمانی بود که در ربع پایانی سدهی گذشته دست به کار گسیل گروههای یهود به فلسطین شد. عاملین ترور آلکساندر دوم در 13 مارس 1881 یهودی بودند. موسی اسمیلانسکی که برای عربهای فلسطین کاملاً شناخته شده است، میگوید که حکومت تزار در سال 81-1880 سازمان دلباختگان صهیون را به رسمیت شناخت. نامبرده در آن زمان که جوانی شانزده ساله و وابسته به دلباختگان صهیون بود به فلسطین آمد (کتاب نویل باربر، ص 115).
پینوشتها:
1- Protocol (پروتکل، مقاوله نامه، تشریفات) در این معانی به کار می رود:
الف- پیش نویس قرار داد و یا صورتجلسه ی مذاکرات که بعدها به شکل پیمان و معاهده در می آید و به امضا می رسد.
ب- ثبت مذاکرات که گواه بر موافقت بین طرفین باشد.
ج- رسوم و آیین تشریفات دیپلماتیک. در روابط بین المللی چه در برخوردهای نمایندگان سیاسی کشورها و چه در مکاتبات سیاسی بین دولتها، اصول ثابتی وجود دارد (که همان تشریفات یعنی پروتکل و اتیکت است) که مورد قبول همگان است به اندازه ای که هرگاه دقیقاً و کاملاً رعایت نشود، ممکن است روابط بین دولتها را تیره کند- م.
2- در قرآن کریم واژه «ربیون» (آل عمران/146)، «ربانیین» (آل عمران/79) و «ربانیون» (ماعده/47و 66) آمده است. زمخشری در الکشاف پیرامون «ربانیین» می گوید: «ربانی منسوب به رب، با الف و نون زاید، است- چنان که گفته می شود: رقبانی و لحیانی- و به معنای کسی است که به دین خدا سخت تمسک می جوید. از قول حسن نقل شده است که: ربانیین یعنی علما و فقها. و گفته می شود به معنای علمای تعلیم دهنده است. اما نویسندگان سرشناس یهود می گویند: واژه ی «راب»، به معنای معلم یا استاد و یا دانشمند، برای تلمود شناسایی عراقی به کار می رفته است. مثل «راب حزقیال». و کلمه ی «ربی»، به صورت اضافه به ضمیر متکلم و حذف الف به منظور تخفیف، برای تلمود شناسان فلسطین مانند: «ربی عزرا».
اما واژه ی «ربانی» بالاتر از راب و رابی است و اختصاص به علمای بزرگ و بلند پایه مانند گملیئل اول (Gamaliel)، سیمون بن گملیئل و یوحنان بن زکای (قرن اول و دوم در فلسطین) دارد.
یوحنان از بزرگان نامدار یهود در زمانی بود که رومیها، برای از بین بردن یهودیهای شورشی پناه گرفته در داخل قدس، این شهر را در محاصره ی خود گرفته بودند. نبرد رومیها و شورشیها از سال 67 تا 70 ق. م به طول انجامید. بن زکای رهبر «فریسیان» بود که به همراه فرقه ی «صدوقیان» با حضرت مسیح به دشمنی برخاستند. اخبار اینها بتفصیل در انجیل آمده است. فرمانده ی رومی در اثنای محاصره به بن زکای گفت: «افراد شما مانند افعی ها در لانه هایشان می جنگند و ما باید آنها را از سوراخهایشان بیرون کشیم و سرشان را با سنگ بکوبیم». سرانجام همه ی فرمانده ی رومی، و سپاسیان (Vespasian)، به گفته ی خود جامه ی عمل پوشانید. او این مارها را از لانه هایشان بیرون کشید و قدس را ویران و یهود را در جهان پراکنده کرد، پراکندگی واقعی همین یکی است نه پراکندگی یهود به وسیله ی نبوکدنصر در قرن ششم ق. م. در شرح حال بن زکای (75م) از عربها یاد شده است اما همراه با کینه و نفرت. یک بار آمده است که عربها در عکا اقامت می کردند و صاحب گله های اسب و چهارپا بودند. بار دیگر آمده است که دو نفر یهودی پیش یک نفر عرب بادیه نشین به داوری رفتند و او با بیطرفی به نفع طرف برحق قضاوت کرد، و او از این داوری خوشحال شد، چون یکی از عادات و سنتهای یهود، -یهودی که پیامبر کشی حتی در هیکل مقدسشان خوی آنها بود- این بود که بندرت شاهد داوری عادلانه باشند.
3- یبوسیان نام طایفه ای از کنعانیان است که در کوهستان حوالی اورشلیم سکونت داشتند و اسرائیلیان به هلاک نمودن ایشان مأمور بودند (سفر تثنیه، 7/1؛ 20 /17) و با جمعی از پادشاهان بر ضد جبون همدست شدند لکن در برابر یوشع شکست خوردند و شهریار ایشان ادونی صادق کشته شد (سفر یوشع، 10 /1-27). از آن پس باقی یبوسیان با «یابین» پادشاه حاصور متحد گشتند (سفر یوشع، 11 /1-9) اما تمام یبوسیان اورشلیم اخراج نشدند بلکه با بنی یهودا و بنی بن یامین سکونت ورزیدند (همان جا، 15 /8؛ سفر داوران، 1 /12) و با وجودی که داود قلعه ی ایشان را گرفته بود آنان را اخراج نکرد و بعضی از یبوسیان تا پس از بازگشت از اسیری بابل در اورشلیم باقی ماندند (سفر عزرا، 9 /1-2) – م.
4- نورمن بنتویج (N.Bentwich) یک یهودی صهیونیست بود که تألیفاتی در باب صهیونیسم دارد. او دادستان دولت فلسطین شد و کار قانونگذاری به وی نحول گردید-م.
منبع: نویهض، عجاج. (1387)، پروتکلهای دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387).